کلبه فراقط!!!
شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 4:49 بعد از ظهر :: نويسنده : عرفان
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ و هنگامي که به آنان گفته شود: «در زمين فساد نکنيد»11 ميگويند: «ما فقط اصلاحکنندهايم». أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا يَشْعُرُونَ12 آگاه باشيد! اينها همان مفسدانند؛ ولي نميفهمند. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا يَعْلَمُونَ13 و هنگامي که به آنان گفته شود: «همانند (ساير) مردم ايمان بياوريد.» ميگويند: «آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟!» بدانيد اينها همان ابلهانند ولي نميدانند وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ14 و هنگامي که افراد باايمان را ملاقات ميکنند، ميگويند: «ما ايمان آوردهايم.» (ولي) هنگامي که با شيطانهاي خود خلوت ميکنند، ميگويند: «ما با شماييم؛ ما فقط (آنها را) مسخره ميکنيم.» اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ15 خداوند آنان را استهزا ميکند؛ و آنها را در طغيانشان نگه ميدارد، تا سرگردان شوند. أُولئِکَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِينَ16 آنان کساني هستند که «هدايت» را به «گمراهي» فروختهاند؛ و (اين) تجارت آنها سودي نداده؛ و هدايت نيافتهاند. مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ17 آنان (=منافقان) همانند کسي هستند که آتشي افروخته (تا در بيابان تاريک، راه خود را پيدا کند)، ولي هنگامي که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفاني ميفرستد و) آن را خاموش ميکند؛ و در تاريکيهاي وحشتناکي که چشم کار نميکند، آنها را رها ميسازد.
صُمٌّ بُکْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ18 آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنميگردند
أَوْ کَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْکافِرِينَ19 يا همچون باراني از آسمان، که در شب تاريک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنهااز ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهاي خود ميگذارند؛ تا صداي صاعقه را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه ي قدرت او هستند). يَکادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ
بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ20
(روشنائي خيره کننده ي) برق، نزديک است چشمانشان را بربايد. هر زمان که (برق جستن ميکند،
ميشود، توقف ميکنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين ميبرد؛ چرا که خداوند بر هر چيز تواناست.
نظرات شما عزیزان:
|
موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |